یکی از مهمترین تصمیمات اثرگذار بر آینده شرکتها، انتخاب ساختار سرمایه و تأمین منابع مالی مورد نیاز است که به منظور حداکثرسازی سود سهامداران، توسط مدیریت شرکتها اتخاذ میشود.
ورود دولت به بازار تأمین مالی از بورس اقدامی مثبت محسوب میشود. تأمین مالی دولت از بازار به جای استقراض از بانک مرکزی، کمترین تاثیر را بر نقدینگی،پایه پولی و بر تورم داشته و از این جهت به نفع اقتصاد است. همچنین در این روند بازار بدهی توسعه پیدا میکند و با توسعه بازار بدهی، بخش خصوصی نیز راحتتر میتواند از بازار بدهی تأمین مالی کند.
مهسا رادفر در گفتوگو با ماهنامه بازار سرمایه در پاسخ به اینکه فلسفه وجودی بازارهای مالی تأمین سرمایه بوده و تحقق این دیدگاه توسط بازارسرمایه نسبت به بازار پول چگونه است، گفت: برای پاسخ به این سئوال لازم است اول به سابقه حضور هر دو بازار پول و بازارسرمایه در حوزه تأمین مالی توجه کنیم. تا قبل از سال ۸۴ و تصویب قانون بازار اوراق بهادار، مهمترین مرجع تأمین مالی کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی، بانکها و مؤسسات مالی اعتباری بودند که در قالب اعطای تسهیلات، منابع مورد نیاز را تأمین میکردند.
وی ادامه داد: اگرچه در این روند، تأمین مالی از بازارسرمایه تقریبا به طور کامل از مسیر افزایش سرمایه و برای شرکتهای پذیرفته شده در بازار انجام میگرفت، اما با تصویب قانون بازار اوراق بهادار در سال ۸۴ و پس از آن تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید در سال ۸۸، نقش و وظایف بازارسرمایه در تأمین مالی از طریق توسعه بازار اولیه گسترش یافت.
رادفر با بیان اینکه مهمترین بخش در این خصوص، اجازهای بود که مجلس شورای اسلامی به شورای عالی بورس و اوراق بهادار جهت تصویب ابزارهای جدید مالی داد، افزود: تا قبل از آن صرفا سهام و اوراق مشارکت به استناد قانون تجارت و قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت به عنوان اوراق بهادار قابل معامله به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده بود، ولی با این اجازه، این امکان فراهم شد تا مطالعات گستردهای در حوزه ابزارهای مالی اسلامی، صندوقهای سرمایهگذاری و ابزارهای مشتقه صورت گرفته تا پس از بررسیهای فقهی و حقوقی ابزارهای مالی جدیدی طراحی و به تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار برسد که این تدبیر سهم بسزایی در رشد و توسعه حوزه تأمین مالی بازارسرمایه داشت.
وی گفت: همان طور که اشاره شد سابقه تأمین مالی در بازارسرمایه کمتر از دو دهه است. علاوه بر این باتوجه به ساختار بازارسرمایه کشور، صرفا شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران و شرکتهای سهامی خاصی که دارای ساختار مالی مناسبی هستند، امکان تأمین مالی از این بازار را دارند.
رادفر بیان کرد: اشخاص حقیقی، شرکتهای با مسئولیت محدود، تضامنی و مؤسسات تجاری و غیرتجاری شرایط تأمین مالی از این بازار را نخواهند داشت. همچنین تأمین مالی در بازارسرمایه از طریق روشهای مختلفی صورت میگیرد که میتوان به مواردی همچون انتشار سهام جدید در قالب افزایش سرمایه، عرضههای اولیه و تاسیس شرکتهای سهامی عام و انتشار اوراق بهادار اسلامی اشاره کرد. در این میان تأمین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار اسلامی با میزان تسهیلات اعطایی بانکها قابل مقایسه است.
وی اظهار کرد: بنابراین وقتی به مقایسه نقش بازار پول و بازارسرمایه و سهم هر کدام از آنها در تأمین مالی میپردازیم، باید به این نکات توجه کنیم. به عنوان نکته آخر به این موضوع نیز باید بپردازیم که بر اساس سیاستهای کلان کشور، برای هر کدام از بازارهای پول و سرمایه نقش جداگانهای در تأمین مالی در نظر گرفته شده است. به عنوان نمونه بر اساس بند ۶ ابلاغیه سیاستهای کلی برنامه ششم، برای تأمین مالی فعالیتهای خرد و متوسط استفاده از نظام بانکی مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب به نظر میرسد نقش بازارسرمایه نیز بیشتر در جهت توسعه سرمایهگذاری و تأمین مالی شرکتها و پروژههای بزرگ تعریف شده است.
رادفر با بیان اینکه قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید، در واقع نقش مکمل قانون بازار اوراق بهادار ایفا میکند، گفت: مقررات مربوط به نحوه تاسیس و فعالیت صندوقهای سرمایهگذاری، نحوه فعالیت نهادهای واسط که به عنوان ناشر اوراق بهادار نقش منحصر به فردی در تأمین مالی از طریق ابزارهای مالی اسلامی را ایفا میکنند و اصلاح بخشی از مقررات مالیاتی از جمله موارد با اهمیتی است که در این قانون به آنها پرداخته شده است.
وی در پاسخ به اینکه آیا انتشار اوراق از درجه انتفاع در بازارسرمایه خارج شده است، افزود: روند تأمین مالی در بازارسرمایه از طریق بازار اوراق بهادار اسلامی در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته و از مبلغ ۲۹۲ میلیارد ریال در سال ۹۵ به مبلغ ۳.۷۵۴ میلیارد ریال در پایان مردادماه ۱۴۰۰ رسیده است. اگر مروری به آمارهای تأمین مالی چند سال اخیر داشته باشیم و ارزش اسمی بازار اوراق بدهی را به صورت تفکیکی بین دولت، شهرداریها و بخش خصوصی بررسی کنیم، متوجه میشویم که اگرچه سهم بخش خصوصی از این بازار نسبت به سهم دولت کمتر است، ولی در سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته و به تناسب افزایش حجم بازار رشد کرده است.
رادفر تصریح کرد: تأمین مالی از طریق بازارسرمایه دارای ویژگیهای خاصی است که آن را از بازار پول متمایز میکند و همین موارد است که باعث میشود که از درجه انتفاع خارج نشود. اولین مورد مبلغ بالای تأمین مالی است که بانکها باتوجه به محدودیتهای مقرراتی که دارند میتوانند تا سقف مشخصی نسبت به تأمین مالی یک مجموعه اقدام کنند؛ درحالی که در بازارسرمایه این محدودیت وجود ندارد و شما در بازارسرمایه شاهد تأمین مالیهای بزرگ هستید. مورد بعدی نحوه پرداخت اقساط است که پرداخت اصل اوراق را تا سررسید به تعویق میاندازد.